قزاقی‌سازی اسلام

اسلام در قزاقستان پیشینه‌ای چند صد ساله دارد و از قرن هشتم میلادی، زمانی که مبلغین عرب شروع به گسترش اسلام در میان اقوام ترک کردند، وارد این سرزمین شد. با این حال، اسلام در قزاقستان هرگز به شکلی «خالص» و برگرفته از سنت‌های عربی یا فارسی وجود نداشته است. این دین از همان ابتدا تحت فرآیند بومی‌سازی، تعامل با باورهای محلی، سنت‌ها و ذهنیت فرهنگی مردم قرار گرفت. این فرآیند را می‌توان با واژه «قزاقی‌سازی اسلام» توصیف کرد — یعنی ریشه‌دوانی دین اسلام در بستر فرهنگی، قومی و تاریخی ملت قزاق. امروزه، در شرایط استقلال و شکل‌گیری خودآگاهی ملی، موضوع قزاقی‌سازی اسلام اهمیتی ویژه یافته است. این موضوع هم‌زمان به حوزه‌های سیاست، هویت فرهنگی، روابط دین و دولت، و نیز گفت‌وگوی میان سنت و مدرنیته مربوط می‌شود.

1. ریشه‌های تاریخی: اسلام در سرزمین‌های قزاق

نخستین تماس‌های اقوام ترک با اسلام به قرن هشتم میلادی بازمی‌گردد، اما اسلام‌پذیری نهایی سرزمین‌های استپ طی چندین سده و به‌تدریج صورت گرفت. این فرآیند در بستر رقابت میان نظام‌های دینی گوناگون همچون تنگری‌گرایی، بودیسم، مسیحیت و زرتشتی‌گری روی داد.

تا زمان شکل‌گیری خانات قزاق در قرن پانزدهم، اسلام در میان لایه حاکم جامعه به دین غالب بدل شده بود. با این حال، همچنان در قالبی سنکرِتیک (ترکیبی از عناصر مختلف دینی) وجود داشت: آیین‌های اسلامی با رسوم شمنی باستانی، پرستش نیاکان و نمادهای طبیعی در هم آمیخته بود.

به این ترتیب، اسلام از آغاز در قزاقستان با محیط فرهنگی محلی سازگار شد، و این سنت تا به امروز ادامه یافته است.

۲. قزاقی‌سازی اسلام چیست؟

قزاقی‌سازی اسلام یک فرآیند اجتماعی‌-فرهنگی برای تطبیق و درآمیختن اصول، آیین‌ها و آموزش‌های اسلامی با الگوی قومی و فرهنگی قزاقی است. این فرآیند به‌هیچ‌وجه تلاشی برای تغییر در ذات اسلام نیست، بلکه شکلی از «فرودآوردن» دین به بستر ملی است.

قزاقی‌سازی اسلام در چند بعد قابل مشاهده است:

محلی‌سازی زبانی: خطبه‌ها، آموزش دینی و متون مذهبی به زبان قزاقی ارائه می‌شود.

- تطبیق آیین‌ها: آیین خاک‌سپاری، جشن‌های مذهبی، سنت‌های ازدواج — همگی عناصری از اسلام و فرهنگ قزاقی را توأمان دارند.

- فرهنگ نیاکان (آتا-بابا) : با آنکه اسلام ارتدوکس از پرستش مردگان فاصله می‌گیرد، در سنت قزاقی احترام به نیاکان جایگاهی مهم دارد. زیارت آرامگاه‌ها، خواندن دعا برای درگذشتگان و زیارت قبور — همگی بخشی از این میراث‌اند.

 - روایت دینی ملی: تصویر «مسلمان قزاق» شکل گرفته است — نه عرب، نه ترک، بلکه انسانی با ایمان، با درک ویژه خود از دین در چارچوب ارزش‌ها و سنت‌های قزاقی.

۳. تصوف قزاقی و فرهنگ اولیا

یکی از آشکارترین نمودهای قزاقی‌سازی اسلام، حضور و نفوذ تصوف است. طریقت‌های صوفیانه، به‌ویژه نقشبندیه و یسویه، نقش کلیدی در اسلام‌پذیری قزاق‌ها داشته‌اند.

احمد یسوی، شاعر و عارف قرن دوازدهم، نه تنها یک مرجع دینی، بلکه به نمادی فرهنگی برای اسلام قزاقی تبدیل شده است. آموزه‌های او بر تواضع، محبت الهی، احترام به والدین و استادان، اعتدال و پاکی روحانی تأکید داشت — ارزش‌هایی که به‌ویژه با جهان‌بینی قزاقی همخوانی دارند.

حتی امروزه، زیارت آرامگاه یسوی در ترکستان معنایی عمیق دارد — نوعی «حج قزاقی».

فرهنگ اولیا (مقدسان) نیز بخشی مهم از ایمان مردمی است: مردم به کسانی که به‌گفته سنت، دارای کرامات، شفابخش و راهنما بوده‌اند، احترام می‌گذارند. این سنت گرچه در مرز ارتدوکسی قرار دارد، اما در ذهن جمعی ریشه‌دار است.

۴. دوران شوروی و «ایمان هیبریدی»

در دوران اتحاد جماهیر شوروی، دین در قزاقستان به شدت سرکوب شد، اما هرگز به‌طور کامل از بین نرفت. اسلام به‌شکل «فرهنگ اسلامی» ادامه یافت — آیین‌ها حفظ شدند، حتی اگر عمق دینی خود را از دست داده بودند.

مسلمانان آن دوران شاید از نماز و اصول شرعی آگاهی نداشتند، اما آیین‌های خاک‌سپاری، برگزاری مجالس ترحیم و میهمانی‌های یادبود را حفظ کردند. این اسلام به‌مثابه سنت بود، نه اعتقاد.

پس از فروپاشی شوروی، احیای دینی آغاز شد، اما این بازگشت همراه با ورود ایدئولوژی‌های بیرونی نیز بود — به‌ویژه سلفی‌گری و وهابی‌گری، که الگوهای سختگیرانه و بیگانه با زمینه قزاقی را معرفی می‌کردند.

۵. سیاست دولتی و مفهوم «اسلام میانه‌رو»

قزاقستان مستقل، از همان ابتدای استقلال، بر اصل دولت سکولار همراه با احترام به دین تأکید کرد. در این چارچوب، اسلام بخشی از میراث فرهنگی شمرده می‌شود، نه پایه‌ای برای قانون‌گذاری.

سیاست دولتی از مذهب حنفی، که با اعتدال و تساهل شناخته می‌شود، حمایت می‌کند. اداره دینی مسلمانان قزاقستان به‌طور فعال به نهادینه‌سازی اسلام قزاقی می‌پردازد: آموزش امامان، ترجمه متون دینی، و مقابله با ایدئولوژی‌های افراطی.

مفهوم «اسلام سنتی» که نهادهای رسمی ترویج می‌کنند، در واقع همان «اسلام قزاقی‌شده» است — یعنی اسلامی که با واقعیت‌های محلی سازگار شده و در تضاد با دولت و جامعه قرار نمی‌گیرد.

۶. چالش‌ها و بحث‌های امروز

فرآیند قزاقی‌سازی اسلام بدون تضاد نیست. تنشی میان سنت‌گرایان و طرفداران «اسلام ناب» وجود دارد — کسانی که هرگونه انطباق ملی را بدعت می‌دانند.

این گروه‌ها، که تحت تأثیر جریان‌های خاورمیانه‌ای هستند، آیین‌های محلی را انحراف از مسیر حقیقی می‌پندارند. این نگرش در میان جوانان، که تحت تأثیر شبکه‌های اجتماعی و رهبران دینی فراملی قرار دارند، بیشتر مشاهده می‌شود.

چالش دیگر، تجاری‌سازی دین است: استفاده از نمادهای دینی در تبلیغات، رشد تعداد «کارشناسان اسلام» بدون دانش فقهی، و سیاسی‌سازی ایمان.

۷. چشم‌انداز: اسلام به‌مثابه عامل هویت ملی

با وجود چالش‌ها، قزاقی‌سازی اسلام می‌تواند کلید هم‌زیستی هماهنگ میان دین، فرهنگ و دولت باشد.

در شرایط جهانی‌شدن و یکدست‌سازی فرهنگی، حفظ اشکال اصیل ایمان که بازتاب‌دهنده ویژگی‌های ملی است و ثبات اجتماعی را برهم نمی‌زند، اهمیت ویژه‌ای دارد. برای تحقق این هدف، اقدامات زیر ضروری است:

۱) ادامه آموزش تئولوژیک امامان به زبان قزاقی؛

۲) توسعه فرهنگ اسلامی به‌عنوان بخشی از سنت انسانی قزاقی؛

۳) پژوهش در میراث دینی قزاقی (مانند آثار یسوی و اشعار حکما)؛

۴) حمایت از اشکال محلی اسلام که بر صلح، آموزش و معنویت تأکید دارند.

نکته:

قزاقی‌سازی اسلام انحراف از آموزه‌های دینی نیست، بلکه فرآیندی طبیعی برای تلفیق فرهنگی است که طی قرون رخ داده است.

در شرایط معاصر، این فرآیند شکل‌های نوینی به خود گرفته و میراث معنوی، هویت ملی و چالش‌های جهان مدرن را با یکدیگر پیوند می‌دهد. قزاقستان توانسته است مدلی از هویت اسلامی خاص خود ایجاد کند که بر پایه اعتدال، احترام به سنت و گفت‌وگوی میان دین و جامعه استوار است.

آستانه قزاقستان
 

منبع:

https://azan.kz/durus/view/istoriya-rasprostraneniya-Islama-v-kazahskih-stepyah-4177

https://kisi.kz/wp-content/uploads/2024/09/islam-v-kazahstane-a-k-sultangalieva-1998.pdf

کد خبر 23610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =